محل تبلیغات شما



آمار تا صبح امروز ( دوازده بهمن سال 1398)

تا صبح امروز شمار مبتلایان در سراسر جهان 12019 نفر است که از آن میان متاسفانه تا بامداد امروز 259 نفر فوت کردند. بنا به تحقیقاتی که تا کنون روی آمار فعلی انجام شده میزان کشندگی این بیماری کمی بیش از دو درصد است که البته بسیار کمتر از مرگ آفرینی سارس و مرس به نظر می‌رسد ولی سرعت شیوع آن بسیار بیشتر از آن دو بیماری است. این را هم اضافه کنم که این میزان کُشندگی با چنین درصدی، از ارزیابی تلفات بیماری و آمار  مبتلایان در همین یازده دوازده روز اخیر به دست آمده است و ممکن است در روزها و هفته‌های بعد عدد دقیق‌تری از میزان کشندگی این بیماری اعلام شود. مدت زمان بیماری از تشخیص  تا مرگ برای فوتی‌های دو هفته‌ی اخیر به طورمتوسط حدود چهارده روز بوده است. این ویروس تا امروز به کشورهای زیادی سرایت کرده است: به جز چین با بیش از یازده هزار نفر مبتلا ، آمار بقیه‌ی کشورها به این ترتیب است: تایلند 19 نفر، ژاپن 17 نفر، سنگاپور 16 نفر، هونگ گ 13 نفر، کره‌ی جنوبی 12 نفر، استرالیا 12 نفر، تایوان 10 نفر، آمریکا، 7 نفر، آلمان 7 نفر، ماکائو 7 نفر، فرانسه 6 نفر ، امارت 4 نفر، کانادا 4 نفر، ایتالیا، 2 نفر، بریتانیا 2 نفر، روسیه 2 نفر، هندوستان، سوئد، فنلاند، اسپانیا و سایر کشورها 1 نفر مبتلا یا یک یا چند نفر مشکوک به ابتلا.

بزرگترین گرفتاری این بیماری دوران نهفتگی آن است یعنی بیماری فرد ممکن است تا دو هفته پس از آلودگی او  ظاهر شود و او  در همه‌ی مدت این دو هفته مشغول آلوده کردن دیگران باشد.درحالی که دوران نهفتگی بیشتر سرما خوردگی ها و آنفولانزاها حداکثر دو سه روز است. همین، تشخیص حاملان ویروس را در ورودی کشورها مشکل می‌کند.

آخرین خبر ( سیزده بهمن 98) شمار مبتلایان از 14000 و شمار فوتی ها از 300 نفر گذشت.اولین فوتی در خارج از چین در فیلیپین ثبت شد. درصد کشندگی بیماری همچنان دو درصد است.


بنا به توصیه‌ی سازمان بهداشت جهانی:

  1. از هرکس که نشانه‌هایی از مشکلات تنفسی مثل سرفه، عطسه، آبریزش بینی،  دارد فاصله بگیرید.
  2. غذا را خوب بپزید. به اعتقاد دانشمندان نخستین میزبان این ویروس ممکن است حیوانات باشند و پس از آن انسان.  بنابراین گوشت حیوانات را باید طوری بپزید که امکان زنده بودن ویروس در آنها  از بین برود.
  3. از تماس با حیوانات و گوشت خام و نیز افرادی که با گوشت مرغ و گوشت حیوانات سرو کار دارند بپرهیزد چون آنان مستعدترین افراد اند.  به این گونه افراد یعنی کارکنان مرغ داری‌ها و  قصابی‌ها نیز توصیه می‌شود برای حفاظت  از خود و خانواده‌ی خود بیشترین مراقبت‌های بهداشتی را به عمل آورند.
  4. دست‌های خود را  به دفعات بشویید. به هنگام شستن دست‌ها بهتر است قبل از آب کشیدن حداقل بیست ثانیه تا نیم دقیقه محلول آب و مایع دستشویی یا آب و صابون  روی دست‌های شما بماند تا ویروس‌های احتمالی نابود شوند. متاسفانه بیشتر مردم به محض صابون زدن به دست‌ها بلافاصه آب می‌کشند.
  5. دهان و بینی خود را حتما با ماسک بپوشانید. ماسک های جراحی بهترند. ماسک های معمولی یک بار مصرف‌اند و نباید آنها را پس از برداشتن و در کناری گذاشتن دوباره روی صورت گذاشت.
  6. دست کم تا قبل از  فروکش کردن شیوع  بیماری تا حد ممکن از دست دادن و روبوسی  با دوستان و آشنایان و غریبه بپرهیزید. این اقدام شما بی ادبانه نیست حتی اگر دوست شما ناراحت شود. قدمی است برای نجات جامعه‌ و حتی جامعه‌ی بشری. حتی قدمی است برای نجات خود او . چون از کجا می‌دانید که خود شما ناقل ویروس نیستید و او را به خطر نمی‌اندازید.

ترجمه شده از اطلاعیه‌ی جدید سازمان بهداشت جهانی و منابع دیگر.


کرونا ویروس، ویروسی تاجدار -شیوع بیماری ناشناخته‌ی جدید

کرونا ویروس‌ها یک خانواده‌ی بزرگ از ویروس‌ها هستند که ویروس‌های سرما خوردگی و آنفولانزا نیز از همان خانواده‌اند. واژه‌ی کرونا ریشه‌ی یونانی دارد و به معنی تاج شاهی یا تاج خورشیدی است. شاید بهتر است ما هم به جای کرونا ویروس، آنرا ویروس تاجدار بنامیم! و اما داستان ورود  ویروس جدید و احتمالا بسیار خطرناکی از این خانواده‌ی ملعون که کمتر از یک ماه پیش آن هم شب سال نوی میلادی( شاید برای عید دیدنی شیطانی!!) چهره‌ی شوم خود را به بشریت نشان داد:

در دهم دی 1398  مطابق با آخرین روز سال 2019 میلادی ( یعنی کمتر از یک ماه پیش)چند مورد بیماری ذات الریه در شهر اُوهانِ چین مشاهده شد که ویروس‌اش با همه‌ی ویروس های شناخته شده‌ی قبلی فرق می‌کرد. یک هفته بعد یعنی در هفدهم دی  1398 دانشمندان تایید کردند که این ویروس نوع جدیدی از ویروس‌های کروناست که در سالهای قبل دو نوع دیگر آن به نام های مرس و سارس با حمله به جامعه‌ی بشری، تلفاتی وارد آوردند. مثلا  ویروس سارس در سال 2002 میلادی حدود هشتصد نفر را قبل از کنترل شدن کشت. دانشمندان این ویروس جدید را فعلا    ncov- 2019 نامیدند.

علیرغم بحث های مختلفی که پیرامون این ویروس می‌شود باید به به نقل از سازمان جهانی بهداشت تاکید کرد که ما هنوز  این ویروس ناشناخته را به خوبی نمی‌شناسیم ولی از میزان مرگ آفرینی آن در همین چند هفته که فعلا از صد نفر هم گذشته پیداست که احتمالا ویروس بسیار خطرناکی است و باوجود اینکه دانشمندان  برای مقابله با آن به شدت در فعالیت اند ولی مردم باید همکاری کنند تا جلوی گسترش آن در سراسر جهان گرفته شود. یکی از دلایلی که این ویروس را خطرناک‌تر می کند احتمال سرایت آن از  یک انسان ظاهرا سالم و بدون علامت(که هنوز نشانه‌های بیماری او ظاهر نشده) به دیگران است پس به اینکه می‌گویند هنوز هیچ کس در ایران به این ویروس آلوده نشده چندان دل نبندید. ما در همین روزهای اخیر تا اکنون حدود سی هزار مسافر به چین یا از چین داشتیم و داریم. خدا کند هیچ کدام از آنها حامل این ویروس مخوف نباشند ولی احتمال دارد خیلی از آنها هنوز بیماری‌شان ظاهر نشده باشد و مردم باید حتما بهداشت را برای خود و فرزندان (به ویژه کودکان و بزرگ سالان) رعایت کنند. کمترین بهداشت یعنی همان رعایتی که باید برای مبتلا نشدن به بیماری آنفولانزا  انجام داد.

 اما نشانه های عمومی این بیماری:

سردرد، رخوت و خستگیآبریزش بینیسرفه یا گلو درد- درد مفاصل

  عوارض و مراحل بیماری:

تب بالاتر از 38 درجه -نفس تنگی - ذات ریه  - عفونت و  حتی مرگ

و اما مهمترین سفارش  غلبه بر ترس و حفظ هوشیاری و مراقبت بهداشتی و نیز  غلبه بر وسواس است یعنی هر سردردی ،هر ضعفی، هر  آبریزش بینی، هر گلو درد و هر درد عضلانی( حتی اگر همه با هم ظاهر شوند)  دلیل ابتلا به این بیماری نیست ولی باید به پزشک مراجعه کرد و تا قبل از آزمایش و تایید او در عین مراقبت از مبتلا نکردن دیگران، به تخیل و ترس متوسل نشد.

 


 بشر از دیرباز استخوان های غول‌آسایی را در مناطقی از زمین می‌دید و آنها را به غول ها و موجودات افسانه‌یی نسبت می‌داد. در سال 1676 میلادی روبرت پلات( Robert Plot) سرپرست یک موزه‌ی انگلیسی استخوان ران بزرگی را به نمایش درآورد که به تصور او به انسان‌های غول‌آسا تعلق داشت. 146 سال بعد یعنی در مارس 22  فُسیل بزرگی به شکل دندان توسط خانمی به نام مِری آن مانتلMary Ann Mantell) در سا انگلستان پیدا شدکه به طور کلی شناخت ما را از این موجودات غول‌آسا دگرگون ساخت. این خانم همسر پزشکی بود به نام دکتر گیدون مانتل (Gideon Mantell)که به اکتشافات علمی علاقه‌ی فراوانی داشت و در  جستجوی آثار به جای مانده از پیشینیان به مناطق کوهستانی و دور افتاده مسافرت می‌کرد و در این سفرها همسر او نیز معمولا همراه و همدم او بود. یک روز  که دکتر مانتل برای معالجه‌ی بیماران از محل ست خود دور شده بود مری برای اسب سواری به سمت کوهستان اطراف خانه‌شان رفت و در حین گردش ناگهان در کنار جاده چشمش به جسمی غیر طبیعی برخورد که در میان سنگ‌های  روی هم انباشته شده در کنار جاده برق برق می‌زد و می‌درخشید. او از اسب پیاده شد و پس از اندکی تلاش آن جسم را از میان سنگ‌ها بیرون کشید و دید که  دندان فُسیل شده‌ی جانوری غول‌آسا است. مری پس از بازگشت همسرش فُسیل غول‌آسای دندان را به او نشان داد. این دندان که با فُسیل های دیگر تفاوت آشکاری داشت چنان توجه دکتر مانتل را به خود جلب کرد که او  هفته‌ها پس از آن به جستجوی بیشتر در آن حوالی پرداخت و طی این مدت فُسیل های مشابه‌ی فراوانی پیدا کرد و دریافت که اینها باید بقایای موجودی ناشناخته و منقرض شده باشند. سرانجام در سال 41 ریچارد اُوِن( Richard Owen )دانشمند بریتانیایی نشان داد که این استخوان‌ها نه به یک موجود منقرض شده بلکه به دسته‌ی بزرگی از موجودات منقرض شده تعلق دارند. او آنها را دایناسور به معنی مارمولک مخوف غول پیکر نامید.

تا آنجا که می‌دانیم دایناسورها درحدود 230 میلیون سال پیش در اواسط یا اواخر عصر تریاسیک از دوران مزوزوئیک پدید آمدند و در عصر ژوراسیک به اوج فراوانی خود رسیدند ولی حدود 65 میلیون سال قبل در پایان  عصر کرتاسه به دلایلی که هنوز برای دانشمندان روشن نیست از میان رفتند. نیم قرن پیش تصور می‌رفت که دایناسورها براثر تحولات محیطی از میان رفتند. دانشمندی به نام آلوارز با مطرح کردن نظریه‌یی، برخورد شهابسنگی عظیم را مسبب از میان رفتن دایناسورها معرفی کرد و دانشمندان تا همین اواخر تصور می‌کردند که قطعا چنین است. اکنون نظریه‌ی آلوارز در باره‌ی دایناسورها تا حدی زیر سوال رفته و بهتر است بگوییم که با چندین فرضیه‌ی جدید برای علت انقراض دایناسورها، هنوز علت از میان رفتن آنها برای بشر به خوبی روشن نیست و باید منتظر ماند.


دانلود رایگان فرهنگ فیزیک پایه  از کتابناک

اولین فرهنگ توصیفی و تالیفی ریاضیات پایه  با معادل های معتبر انگلیسی و شرحی دقیق و مفهومی برای هر یک از  اصطلاحات  و  واژگان مهم  ریاضی  بر مبنای منابع معتبر ریاضیات.  طیف مخاطبان این اثر بسیار گسترده و وسیع است.  از اولیایی که بخواهند یاور فرزندان خود در آموزش ریاضی باشند گرفته تا خود دانش آموزان و دبیران آنها  و حتی دبیران  و استادان شاخه‌های مختلف علمی، برای یاد آوری مفاهیمی از ریاضیات که ممکن است از یاد برده باشند یا در در درستی تعریف خود تردید داشته باشند. با جستجوی کتابناک در اینترنت و عضویت در آن می‌توانید به نسخه‌ی الکترونیک این کتاب و سایر کتاب ها را دانلود کنید. ناشر این کتاب هم انتشارات فرهنگان به مدیریت مهندس احمد منصوری بود.


دانلود رایگان فرهنگ فیزیک پایه در سایت کتابناک

فرهنگ فیزیک پایه، نخستین فرهنگ  توصیفی و تالیفی فیزیک به زبان فارسی است که در آن برای مهمترین واژگان فیزیک پایه تعریف و شرحی دقیق (با تکیه  بر مهم ترین مراجع جهانی فیزیک)  ارائه شده است. این کتاب در سال های 79 و 81 هر بار با شمارگان 3000 نسخه و با زحمت بسیار و هزینه‌ی زیاد توسط انتشارات فرهنگان به چاپ رسیده است. مخاطبان آن دانش آموزان، دانشجویان فیزیک، اولیا، دبیران و به طور کلی همه ی آنهایی اند که بخواهند به مرور اطلاعات خود در زمینه‌ی اصطلاحات فیزیکی بپردازند یا آنها را به یاد آورند یا دقیق‌تر کنند. برای هر واژه یا اصطلاح نیز  معادل انگلیسی معتبری ارائه شده است . دوستان علاقه‌مند به فرهنگ‌های علمی می‌توانندبرای دانلود رایگان آن به سایت کتابناک مراجعه کنند و در صورتی که آن را مفید یافتند لطف کنند و لایک بزنند یا امتیاز بدهند که نظر مثبت آنها حتما موجب خشنودی و دلگرمی پدید آورندگان این آثار مرجع خواهد شد.


قاتلی به نام آبله

آبله  بیماری مهیبی است که ویروس آن واریولا نام دارد ( دو نوع مینور و ماژور) و در طول تاریخ بشر میلیاردها انسان را به هلاکت رسانده است و  آنهایی هم که از چنگ او جان به در برده بودند تا آخر عمر داغ و نشان‌های زشت این بیماری را بر چهره داشتند. چه بسیار زیبا رویانی که از این بیماری جان به در بردند ولی بقیه‌ی عمر خود را با چهره‌یی زشت و با رنج و سختی گذراندند. این قاتل که اولین قربانی‌های آن را در قرن سوم قبل از میلاد و در میان جنازه های مومیایی شده‌ی مصر باستان یافتند تنها در صدسال پایانی عمر خود پانصد میلیون انسان را به قتل رساند که از این شمار حدود سیصد میلیون نفر از آنها در قرن بیستم جان سپردند. هیچ شاهد و دلیلی برای انتقال این بیماری از حیوان به انسان یافت نشده است و بنابراین ات و سوسک ها ناقل آن نیستند. در طول تاریخ وقتی این قاتل بیرحم هجوم می‌آورد شهرها و روستاها را به عزا می‌کشاند و حتی متروک می‌‌کرد. تنها در یک سال یعنی سال 1967 میلادی یا حدود 1331 هجری شمسی  پانزده میلیون نفر انسان را کشت. نگران نباشید این قاتل دیگر وجود ندارد و بشر  سرانجام با واکسیناسیون سراسری آن را ریشه کن کرده است.در اینجا می‌خواهیم داستان مبارزه‌ی بشر با این قاتل مهیب و زخم زدن بر او و سرانجام اعدام» و انهدام  او را مرور کنیم.

بشر برای مبارزه با این بیماری نخست به روشی متوسل شد که بنا به آن ابتدا اندکی از جرم یا چرک زخم ناشی از  آبله از بدن بیمار برداشته می‌شد و  سپس از طریق خراشی که روی بدن یک آدم سالم ایجاد می‌شد به او انتقال می‌یافت. این روش را واریولیشن(variolation) می‌نامیدند و  تصور می‌رفت که این روش کاراست ولی متاسفانه بسیاری از آدم های سالمی که به این طریق پیشگیری می‌شدند خود  آبله می‌گرفتند. بسیاری از پزشکان این روش را موثر می‌دانستند ولی واقعا تلفات بسیار زیاد بود. آبله در حالت عادی وقتی مردم را گرفتار می‌کرد سی تا سی و پنج درصد آنان را می‌کشت ( البته در بین کودکان بیشتر کشنده بود) وقتی هم که همه‌گیر و خشمگین می‌شد آمار تلفات حتی به صد در صد هم  می‌رسید.

 ادوارد جنر( 1749 تا 23) از جمله‌ی پزشکانی بود که به دنبال راه حلی برای پیشگیری از این بیماری مهیب بودند و در آن راستا می‌کوشیدند.  ادوارد جنر متوجه شده بود که دختران شیردوش که برای دوشیدن شیر گاوها  استخدام شده بودند حتی در اوج همه‌گیری مبتلا نمی شدند. گویی آنان نسبت به این بیماری ایمنی دارند. حتی وقتی بیماری یک روستا را منهدم می‌کرد بازماندگان از میان مردمی بودند که بیشتر با گاوها سروکار داشتند. دکتر جنر می‌دانست که گاوها به نوعی بیماری مشابه به نام آبله گاوی مبتلا می‌شوند و این بیماری به انسان منتقل می‌شود  ولی کُشنده نیست. یک روز وقتی یکی از دختران مبتلا به آبله گاوی به نزد دکتر جنر آمد، دکتر جنر مقداری از جرم زخم روی بدن این دختر را برداشت و آن را بعدا با خراشیدن نقطه‌یی از بدن یک پسربچه‌ی هشت ساله به نام جیمی فیپس به او منتقل کرد. جیمی مبتلا به آبله گاوی شد ولی پس  از مدتی کوتاه سلامتی خود را بازیافت. نکته‌ی جالب  این بود که با وجود ابتلای مردم روستا به آبله، جیمی که در کنار آنها می زیست دچار  بیماری آبله نشد

جنر به وجد آمد . او موفق شده بود که راه پیشگیری و واکسینه کردن مردم درمقابل این بیماری مهیب را  پیدا کند.  او مقاله های زیادی در این باره نوشت  ولی مثل همه ی مراحل پیشرفت علم عده‌ی زیادی حتی از میان پزشکان با نظر او مخالف بودند و  همان روش غلط انتقال زخم آبله  از بدن بیمار به مردم  یا واریولیشن را ادامه می دادند. درحالیکه جنر زخم آبله گاوی را به بدن آدم های سالم منتقل می‌کرد. یکی از قسمت‌های سریال معروف روهاید(Rawhide Tv  series)مربوط به شیوع بیماری در آمریکا در اواسط قرن بیستم است و به خوبی مقاومت پزشکان محلی در مقابل واکسیناسیون و اصرار بر ادامه‌ی روش قدیمی را حتی در قرن بیستم نشان می‌دهد. سرانجام جنر و پیروان او  بر جهل زمانه غلبه کردند و  واکسینه کردن مردم به روش جنر درستی خود را به ثبوت رساند و سیل افتخارات و جوایز به سوی ادوارد جنر روانه شد. با وجود این پیروزی ها آبله‌ی قاتل تا حدود صد و پنجاه سال پس ازپیدا شدن  واکسن، همچنان به کشتار خود ادامه داد. چرا ؟ برای اینکه این بیماری همه‌گیر و غیرقابل درمان بود و  بشر ناتوان از واکسینه کردن همه‌ی مردم جهان. تلاش ها ادامه داشت تا اینکه سرانجام در سال 1980  نابودی و ریشه‌کن شدن این بیماری مهیب پس از واکسیناسیون سراسری در جهان   از روی کره ی زمین اعلام شد.  آبله در شکل طبیعی اش آخرین قربای خود را در سال 1977 در سومالی گرفت  ولی در سال 1978 یک خطای آزمایشگاهی موجب گریختن ویروس آبله از لوله ی آزمایش آزمایشگاه شد و  در بخش هایی از انگلستان همه گیر شد و  به مرگ یک خانم به نام ژانت پارکر انجامید.


لاستیک طبیعی چیست؟

لاستیک طبیعی چگونه به صورت لاستیک صنعتی در آمد؟

چرا بارانی را به زبان انگلیسی مکینتوش می‌نامند؟

ولکانیزه کردن یعنی چه؟ خوابی که الهام بخش دانشمندی شد!!

مردم در برخی از  مناطق (مثل پرو) از دیرباز  لاستیک طبیعی را می شناختند. لاستیک طبیعی شیرابه‌ی برخی از درختان است. آنان با بُرش زدن پوسته‌ی این  درختان و گیاهان شیرآبه‌ی آنها را جمع می کردند شیرابه‌یی شیری رنگ و چسبناک که آن را لاستیک می‌نامیدند. این ماده را می‌توانستند با گرم کردن مثل موم  شکل بدهند. بعدها دریافتند که این ماده از نفوذ رطوبت و آب جلوگیری می‌کند و در واقع این کشف مهمی بود برای ساختن وسایلی که از نفوذ آب جلوگیری کند. از اوایل قرن هجدهم آمریکایی‌ها شروع به ساختن وسایلی مثل بارانی و کفش از لاستیک کردند. یکی از این آمریکایی‌ها که بهبودی در تولید این وسایل به وجود آورد آقای چار مکینتوش Charles Macintosh (تولد 1766- وفات 43) بود. بهتر است بدانیم که واژه‌ی مکینتوش به معنای بارانی یا کُت ضد آب از نام همین آقا وارد فرهنگ زبان انگلیسی شده چون ایشان کُت‌های بارانی را از لاستیک می‌ساختند و این بارانی‌ها هم خیلی در میان مردم آمریکا  محبوب شده بود. مردم این کُت ها را به احترام تولید کننده‌اش مکینتوش می‌نامیدند. با این حال همه‌ی این تولیدات لاستیکی که از اوایل قرن هجدهم پا گرفته بودند مشکل بزرگی داشتند و آن نرم و چسبناک شدن تولیدات لاستیکی در تابستان بود و سخت و نامعطف شدن آنها در زمستان. چار گودیرCharles Goodyear (تولد 1766- وفات 60) شیمی دان خود آموخته‌ی آمریکایی، با توجه به این مشکل دست به کار شد.  او از زمره‌ی انسان‌هایی بود که پس از تصمیم گرفتن به انجام کاری تا به موفقیت نمی‌رسید دست از کار برنمی‌داشت.  ابتدا به فکرش رسید که اسید نیتریک می تواند این مشکل را حل کند و با این فکر تجارت کوچکی برای تولیدکفش های لاستیکی به راه انداخت. اما  اسید نیتریک مشکل را کاملا برطرف نکرد و او سرمایه خود را از دست داد. در این میان اتفاق جالبی رخ داد. او دوستی داشت بنام نیکولاس هیوارد. هیوارد یک شب خواب دید که چار گودیر به جای اسید نیتریک سرگرم افزودن گوگرد به لاستیک طبیعی و ترکیب آنها در زیر گرمای آفتاب است. او این خواب را برای دوستش گودیر تعریف کرد و همین خواب، فکر ترکیب لاستیک طبیعی با گوگرد یا ولکانیزه کردن را در ذهن  گودیر به وجود آورد. بلافاصله دست به کار شد و  این ترکیب را درست کرد و آن را برای گرم کردن در معرض نور خورشید قرار داد.  نتیجه شگفت انگیز بود. به ویژه بخش‌های سطحی لاستیک کاملا بهینه شده بودند ولی مشکل هنوز وجود داشت. گودیر چند سال دیگر برای بهینه سازی این فراورده کوشید و آن را با مواد مختلفی ترکیب کرد ولی نتیجه‌ی بهتری نگرفت تا سرانجام در سال 39 به طور اتفاقی گوگرد و  لاستیک را روی اجاق گذاشت و با تعجب دید که ترکیب به همان صورت آرمانی در آمد که او بدنبالش بود.یعنی در واقع ترکیب گوگرد و لاستیک به حرارت بیشتری نیاز داشتند. ای کاش دوست او هیوارد همین را در خواب می دید نه گرم کردن ترکیب با نور خورشید و این همه سال گودیر معطل نمی‌ماند! گودیر دیگر خاطر جمع شده بود که کارش به نتیجه رسیده و حق هم داشت ولی متاسفانه عمرش آنقدر وفا نکرد که به ثروتی که حق او بود دست بیابد. استقبال مردم ازتولیدات جدید سرعت کافی نداشت و  گودیر که مبالغ هنگفتی قرض کرده بود باز هم  ورشکست شد و اینبار حتی به خاطر بدهی به زندان افتاد و مدتی بعد درگذشت. ولی هرچه بود  نام خود را به عنوان پدید آورنده‌ی کائوچو و لاستیک صنعتی جاودان ساخت. پس از فوت او تولید فراورده های صنعتی لاستیکی مثل کفش و پوشاک لاستیکی کم کم  شکوفا شد. اما آنچه صنعت لاستیک را به اوج رساند پیدایش اتوموبیل و نیاز بیشتر به فراورده های لاستیکی بود. به طوری که برخی از شهرک‌های برزیل یک شبه  به شهرهای بزرگ و ثروتمندی با کارخانه‌های تولید لاستیک تبدیل شدند. بعدها در زمان جنگ جهانی دوم لاستیک مصنوعی نیز ساخته شد و به بازار آمد و در واقع به داد درختان جنگل رسید !


 

شبانروز نجومی و شبانروز خورشیدی یکی نیستند.

شبانروز خورشیدی چیست؟ فاصله ی زمانی دو روئیت متوالی خورشید در همان مکان ناظر و در همان موقعیت خورشید در آسمان. یعنی چه؟ 

فرض کنید در جایی ایستاده‌اید و در آن لحظه خورشید دقیقا بالای سرتان است. فردای آن روز هم در یک لحظه‌ی معین درهمان مکان ایستاده باشید و خورشید هم دقیقا بالای سرتان باشد فاصله‌ی زمانی این دو لحظه را  شبانروز خورشیدی می نامند.

شبانروز نجومی چیست؟ فاصله ی زمانی دو روئیت متوالی یک ستاره در همان مکان ناظر و در همان موقعیت ستاره در آسمان. یعنی چه؟ فرض کنید یک شب در جایی ایستاده‌اید و در آن لحظه ستاره‌ی معینی دقیقا بالای سرتان است. در یک لحظه از شب بعد هم در همان مکان ایستاده باشید و همان ستاره دقیقا بالای سرتان باشد فاصله‌ی زمانی این دو لحظه را شبانروز نجومی می‌نامند.

این دو شبانروز دقیقا برابر نیستند! شبانروز خورشیدی حدود چهار دقیقه طولانی‌تر از شبانروز نجومی است. چرا؟

بگذارید برای بیان علت آن به زبانی ساده و قابل فهم متوسل شویم. سال خورشیدی 365 روزه از نظر ما یعنی ما و سایر نقاط زمین در مدت یک سال 365 بار حول محور زمین می‌چرخیم ناظری که در آن ستاره ی دوردست به زمین نگاه می کند این حرف را قبول ندارد او به ما می گوید نه! شما 366 بار حول محور زمین می‌چرخید. در واقع او یک دُور کامل چرخش ما حول خورشید را هم در نظر می‌گیرد و بنابراین حق با اوست. سعی کنید این را تجسم کنید که چطور در مدت یک سال با گردش به دور خورشید یک دُور اضافی هم حول محور زمین می‌زنیم.

خُب حالا می توانیم میزان تقریبی تفاوت شبانروز خورشیدی را با شبانروز نجومی محاسبه کنیم. کافی است مدت آن یک روزه‌ی اضافی برحسب دقیقه را بر 365 تقسیم کنیم تا این تفاوت تقریبی را بر حسب دقیقه به دست آوریم. اگر مدت هر روز را 24 ساعت فرض کنیم مدت آن بر حسب دقیقه می‌شود 1440. حالا همین مقدار را بر 365 تقسیم می‌کنیم می‌شود سه دقیقه و نهصد و چهل و پنج هزارم دقیقه یا تقریبا چهار دقیقه. بنابراین شبانروز خورشیدی یا شمسی حدود چهار دقیقه طولانی تر از شبانروز نجومی است.


پس از حدود چهل روز مبارزه با بیماری کووید 19 ( از جمله بیست روز بستری شدن در بیمارستان که ده روز آن در حال اغما سپری شد امروز پس از چهارده روز قرنطیه کردن خود در زیر زمینی نامناسب برای مبتلا نکردن دیگران، با ریه های بسیار دردناک به خانه بازگشتم. آن هم به خاطر اینکه دیگران بی اعتنا به فاصله گذاری اجتماعی حقوق مرا زیر پا گذاشتند. من خیلی کم بیرون می‌رفتم و هرگز بدون دستکش و ماسک از خانه خارج نمی شدم.آن روز هم دستکش و ماسک داشتم و در بانک نوبت گرفتم و تا نوبت
دانشمندان بریتانیایی در پی آزمایشات گسترده‌یی موثر بودن داروی ارزان قیمت دگزامتازون در تقلیل مرگ‌های بیماری کووید 19 ( بر اثر کرونا ویروس) را نشان دادند. این آزمایشات نشان داد که تجویز داروی دگزامتازون در دوز پایین می‌تواند از یک پنجم تا یک سوم مرگ های ناشی از کووید 19 بکاهد به طوری که اگر از ابتدا مثلا در انگلستان تجویز می‌شد حدود 5000 نفر از درگذشتگان اینک زنده بودند. داروی دگزا متازون تا کنون برای انواع بیماری ها از آرتروز و روماتیسم گرفته تا آسم و
نوعی بیماری میانسالی و پیری که بر اثر افزایش اسید اوریک در خون پدید می‌آید و می‌تواند سبب التهاب و ورم مفاصل و مشکلات فراوان دیگر مثل درد شدید مفاصل و حملات نقرسی و سنگ کلیه شود. اسید اوریک که با هضم پروتئین‌ ها در بدن تشکیل می‌شود در یک بدن سالم به راحتی مایع شده و پس از برداشته شدن توسط کلیه‌ها با ادرار از بدن دفع می‌شود و مشکلی پدید نمی‌آورد ولی اگر کلیه و بدن به هر دلیلی نتوانند این اسید اوریک را دفع کنند اسید اوریک در خون به صورت بلور( بلورهای
تاثیر گرمای هوا بر کرونا ویروس همه‌ی آزمایشات نشان داده است که افزایش گرما، عمر هر ویروس تاجدار حتی کووید 19 را کم یا بیش کاهش می‌دهد و درنتیجه با افزایش دمای هوا و فرا رسیدن فصل گرما امید فروکش کردن بیماری افزایش می‌یابد. با این همه سوء تفاهم در این زمینه بسیار گسترده است. بنابراین باید تاکیدکرد که: 1- گرم کردن بدن‌تان به هر شکل یا تابیدن خورشید یا هر نور دیگر به بدن‌تان شما را از ابتلا نجات نمی‌دهد یا اگر بیمارید معالجه نمی‌کند.
مخوف‌ترین روز آمریکا تا امروز در مبارزه با کرونا دیروز (روز 21 آوریل سال 2020 مصادف با سه شنبه دو م اردیبهشت 99) را می‌توان پرتلفات‌ترین روز آمریکا تا امروز در مواجهه با ویروس مخوفِ کووید 19 تلقی کرد. تنها در بیست و چهار ساعت اخیر 2804 آمریکایی جان سپردند. دیروز روز تلخی برای انگلستان هم بود زیرا بعد از اندک نقصانی در شمار تلفات بار دیگر در 828 نفر تنها در یک روز جان سپردند. در ایتالیا، فرانسه و اسپانیا آمار تلفات اندکی فروکش کرد و به حدود 500 نفر در روز
کشف داروی موثر برای درمان بیماری کرونا ساعتی پیش جمعی از دانشمندان مثبت بودن نتیجه‌ی آزمایش داروی hrsACE2 را اعلام کردند و به این ترتیب امیدی برای درمان این بیماری وحشتناک یافت شد. تیمی جهانی به رهبری دانشگاه بریتیش کلمبیا و زیر نظر دکتر جوزف پنینگر دارویی را پیدا کردند که می‌تواند به طور موثری راه‌های سلولی نفوذ ویروس و آلوده کردن میزبان خود را مسدود کند. این یافته‌ها که دیروز یعنی پانزدهم فروردین یا سوم آوریل 2020 منتشر شد این امیدواری را می‌دهد که با
سنگ قبر تاریخی از آنفولانزای صد سال پیش در استان فارس همانطور که در نوشتار قبلی‌ام آوردم در آنفولانزای مهیب 19 میلادی مقارن با 1296شمسی بیش از پنجاه میلیون انسان درگذشتند. در ایران ما هم در همان سال همین آنفولانزا بیداد کرد به طوریکه روستاها متروک شدند و کسی نبود که به کفن و دفن مردگان اقدام کند. سنگ قبر شکل بالا در قبرستان مهرنجات ممسنی استان فارس متعلق به یکی از درگذشتگان آن تاریخ به نام علی رضا (.ملاعلی نجات جاویدالله) و باز مانده از آن تاریخ و
آنفولانزای 102 سال پیش، قاتل بیش از 50 میلیون انسان آنفولانزایی که در 102 سال پیش یعنی در بهار 19 میلادی( یا 1296 هجری شمسی ) همه‌گیر شد از نوع آنفولانزای H1N1 بود. این آنفولانزا ابتدا در ارتش آمریکا پیدا شد و به سرعت در سراسر جهان انتشار یافت و بیش از یک سوم جمعیت جهان را مبتلا و بیش از 50 میلیون انسان را به کام مرگ فرستاد. البته برخی از منابع مرگ 75 میلیون و حتی 100 میلیون انسان را محتمل‌تر می‌دانند.
این آمار را از شمارنده‌ی جهانی استخراج و تنظیم کردم. همانطور که می بینید برای جوانان تا 39 ساله عملا کم خطر است ولی این آمار و جدول نباید ما را بفریبد! چون اولا بسیاری از افراد ممکن است جوان باشند وبیماری زمینه‌یی هم داشته باشند. ثانیا هر جوانی پس از ابتلا در عین اینکه به احتمال زیاد درمان می‌شود می‌تواند این بیماری را دست کم به خانه و خانواده‌ی خود سرایت دهد و در هر خانه به هر حال آدم مُسن و زمینگیر و بیمار سرطانی یا دیابتی و وجود دارد.
آخرین آمار بیماری کووید19 ( به روز شده در عصر یکشنبه 25 اسفند 98) آمار جهانی : شمار مبتلایان 167751 ؛ درگذشتگان؛ 6456 ؛ بهبود یافتگان؛ 76598 چین : شمار مبتلایان 80849 ؛ درگذشتگان؛ 3199 ؛ بهبود یافتگان؛ 66931 ایتالیا : شمار مبتلایان 24747 ؛ درگذشتگان؛ 09 ؛ بهبود یافتگان؛ 2335 ایران : شمار مبتلایان 13938 ؛ درگذشتگان؛ 724 ؛ بهبود یافتگان؛ 4590 کره‌ی جنوبی : شمار مبتلایان 8162 ؛ درگذشتگان؛ 75 ؛ بهبود یافتگان؛834 اسپانیا : شمار مبتلایان 7798 ؛ درگذشتگان؛292 ؛

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها